جلد کتاب، جدا از اینکه ویترین و مقدمهای برای جلب توجه مخاطبان در کتابفروشیها است، در سالهای اخیر از یک اثر گرافیکی ساده فراتر رفته و به موضوعی تخصصی تبدیل شده است. هر ناشر حرفهای با استفاده از مدیران هنری، سعی در هماهنگی تصویر، رنگ و تایپوگرافی با محتوای کتابها و ارتقای هویت بصری آثار خود دارد.
«گیلگمش» یک ناشر هنری تخصصی در مجموعه فرهنگی «چشمه» است که بر هنرهای تجسمی، سینما و نظریههای هنری تمرکز دارد. به گفته سعید فروتن، مدیر هنری این انتشارات، طراحی جلد کتاب در «گیلگمش» نه تنها یک انتخاب زیباییشناختی، بلکه بخشی از روایت کتاب است که بسته به طبقهبندی موضوعی کتاب، هویت بصری متفاوتی را برای مخاطب ایجاد میکند و این تصاویر با الهام از سینما، موسیقی و معماری، طرح جلدی متفاوت را خلق میکنند. در این مصاحبه، با سعید فروتن، مدیر هنری انتشارات گیلگمش، درباره اهمیت طراحی جلد و نقش خلاقیت در طراحی جلد کتاب در بازار نشر امروز صحبت کردیم.
ایده عکسها و فیلمهایی که روی جلد برخی از کتابهای انتشارات گیلگمش دیده میشود از کجا آمده است؟ معیارهای شما برای انتخاب تصاویر جلد چیست؟
ابتدا باید توضیح دهم که قبل از تولد انتشارات گیلگمش، ما در مجموعه نشر چشمه، مجموعهای هنری داشتیم که شامل کتابهایی در زمینه سینما (مطالعات سینمایی) و تصویر (هنرهای تجسمی) میشد. این کتابها شامل فلسفه هنر، نظریهها، کلاژها و مقالات بود. پس از تأسیس انتشارات جدیدی به نام گیلگمش، تصمیم گرفتیم به عنوان ناشر هنری خانواده فرهنگی چشمه به فعالیتهای خود ادامه دهیم. آنچه در اتاق فکر گیلگمش، به همراه مدیران انتشارات، به آن رسیدیم این بود که هر کتاب هنری باید یک تصویر را معرفی کند؛ یعنی اگر کتاب درباره سینما است، باید یک فعل سینمایی را نشان دهد و طرح جلد باید تا حد امکان در خدمت ارائه آن تصویر باشد. عنوان کتاب باید خوانا باشد اما در خدمت تصویر جلد باشد. این تصاویر ممکن است از فیلمی انتخاب شده باشند که در کتاب مورد بحث قرار گرفته است. یا اگر در مورد تاریخ یا تئوری تاریخ هنر است، باید از یک نقاشی یا عکس مرتبط استفاده شود و طرح جلد باید آن را به بهترین شکل ممکن ارائه دهد. نوع چاپ نیز باید به گونهای باشد که تأثیر کمتری بر عکس داشته باشد.
در فرآیند انتخاب عکس، معمولاً برشی از یک عکس را انتخاب میکنیم. گاهی اوقات ممکن است آن را جابجا یا تصویرسازی کنیم تا مخاطب حتی متوجه آن نشود؛ انگار بخشی از خود فیلم است. همچنین گاهی اوقات در دسته کتابهای با موضوع نقاشی از پرتره استفاده میکنیم. موضوعات کتابهایی که پرتره دارند نیز مشابه است. در حال حاضر، چهار رنگ اصلی برای کتابهایمان در نظر گرفتهایم. کتابهای سری «کانن» قرمز هستند که شامل مباحث تئوری، فلسفه و جامعهشناسی هنر میشوند و متون سنگینی دارند. کتابهای «کارناوال» آبی هستند که شامل مباحث تاریخ هنر، هنرمندان و مکاتب هنری میشوند. آنها نیز از نظر محتوای سنگین در سطح دوم قرار دارند. کتابهای «کلاژ» که زرد هستند نیز شامل مقاله، تفسیر و خاطرات هستند. کتابهای «کارگاه» نیز مربوط به آثار هنری هستند.
ما کتابهای دیگری هم داریم که خارج از مجموعهی مذکور هستند و در قالب پروژههای گیلگمش تولید میشوند و هر کدام از اینها طراحی خاصی دارند که اغلب این کتابها تکرنگ هستند. به عنوان مثال، اولین کتابی که در قالب پروژههای گیلگمش منتشر شد، کتاب «هفتاد و پنج سال اول به روایت بهمن فرمانآرا» بود که جلد آن به طور ویژه طراحی و عکاسی شد. همچنین، به پیروی از نام کتاب، جداکنندههای خاص و مجموعهای از اعداد طراحی شدند که مختص این کتاب هستند. طرحبندی خود کتاب نیز کمی متفاوت است. البته حجم و تعداد صفحات کتاب را کمی افزایش میدهد، اما در بهتر و روانتر خوانده شدن کتاب مؤثر است.
دو مجموعهی دیگر که طرحهای متفاوتی دارند، مجموعهی موسیقی و معماری هستند. مجموعهی موسیقی شامل ۴ کتاب است. مجموعهی معماری نیز از طراحی ساده و رنگهای تخت استفاده میکند. هر کتاب از یک رنگ استفاده میکند که روی مقوا چاپ میشود و فونت فارسی روی جلد در هر کتاب متفاوت است.
در کتابهای موسیقی نیز سعی کردهایم از تجربهی موسیقی در طراحی استفاده کنیم. در هر جلد، جایگاه عکس ها به صورت پویا می چرخد. همه اینها تلاشی برای نزدیک شدن به زبان بصری آن مجموعه بوده است؛ به همین دلیل، از خود موسیقی، نقاشی، سینما و معماری الهام می گیریم.