مفهوم عناصر کمیاب ضروری
بدن انسان برای سلامتی به مجموعهای از عناصر کمیاب نیاز دارد: عناصر فلزی مانند آهن، روی، منگنز، کبالت و مس. همانطور که کلمه “کمیاب” نشان میدهد، این عناصر در مقادیر بسیار کم اما حیاتی مورد نیاز هستند.
زیستشناسان دهههاست که نشان دادهاند که بیشتر این عناصر در واقع برای بقا ضروری هستند. آهن یک مثال کلاسیک است: بدون آن، گلبولهای قرمز خون نمیتوانند اکسیژن حمل کنند و تعداد زیادی از پروتئینها برای انجام واکنشهای حیاتی خود به آهن وابسته هستند. کمبود آهن باعث کمخونی، خستگی، ضعف، سردرد و شکنندگی ناخنها میشود و مصرف مکملهای آهن معمولاً این علائم را برطرف میکند.
در مورد آهن، محققان نه تنها میدانند که ضروری است، بلکه میدانند که “چرا” ضروری است. مسیرهای مولکولی دقیق آن در واکنشهای شیمیایی سلولی شناخته شده است و نقش آن در گونههای مختلف بیولوژیکی اثبات شده است.
اما وقتی صحبت از کروم میشود، تصویر کاملاً متفاوت است.
کمبود کروم: بیماریای که وجود ندارد
کمبود واقعی کروم نسبتاً نادر است و هیچ بیماری شناخته شدهای وجود ندارد که مستقیماً ناشی از کمبود آن باشد.
بدن انسان تنها حدود ۱ درصد از کروم مصرفی خود را در دستگاه گوارش جذب میکند. در مقایسه، آهن، در برخی از اشکال، تا ۲۵ درصد را جذب میکند. این بدان معناست که کروم اساساً هیچ تمایلی به ورود به جریان خون ندارد.
اما مهمتر از آن، بیوشیمیستها هنوز هیچ پروتئینی را که برای انجام وظایف خود به کروم نیاز دارد، شناسایی نکردهاند. تنها یک پروتئین شناخته شده وجود دارد که کروم را ذخیره میکند و نقش اصلی آن احتمالاً کمک به کلیهها برای حذف کروم از خون است، نه استفاده از آن.
چند مطالعه پراکنده در طول چند دهه گذشته نشان دادهاند که کروم ممکن است در تنظیم قند خون نقش داشته باشد، اما نتایج آزمایشهای بالینی متناقض و بینتیجه بودهاند. به عبارت دیگر، شواهد بیوشیمیایی هنوز نشان نمیدهد که بدن انسان برای هر عملکرد خاصی به کروم نیاز دارد.
ریشه تصور غلط: آزمایشهای ناقص روی موشها
پاسخ به دهه ۱۹۵۰ برمیگردد، زمانی که علم تغذیه هنوز در مراحل ابتدایی خود بود و محققان در تلاش برای شناسایی عناصر حیاتی بدن بودند. در یک مطالعه تأثیرگذار، به گروهی از موشهای آزمایشگاهی رژیم غذایی داده شد که علائم دیابت نوع ۲ را القا میکرد. وقتی مقادیر کمی کروم به رژیم غذایی آنها اضافه شد، علائم بیماری ظاهراً ناپدید شد. این مشاهده پزشکان را به این باور رساند که کروم میتواند در کنترل قند خون یا حتی درمان دیابت نقش داشته باشد.
مشکل این است که طبق استانداردهای امروزی، این تحقیق بسیار ناقص بود. هیچ تجزیه و تحلیل آماری برای تأیید تفاوت قابل توجه در نتایج انجام نشد و دادهها، کنترل اولیه، یعنی مقدار واقعی کروم در رژیم غذایی موشها را در نظر نگرفتند. مطالعات دقیقتر در سالهای بعد، نتایج مبهمتری را نشان داد؛ برخی تفاوت کمی در کنترل قند خون مشاهده کردند و برخی هیچ تفاوتی مشاهده نکردند. نکته مهم این است که موشهایی که کاملاً بدون کروم پرورش یافته بودند، سالم ماندند.
مطالعات انسانی و ابهام در نتایج
در انسان، طراحی آزمایشها بسیار دشوارتر است. مطالعات بالینی دقیق کمی در مورد اثرات کروم بر افراد دیابتی انجام شده است و نتایج به اندازه مطالعات حیوانی مبهم است. اگر اثری وجود داشته باشد، آنقدر کوچک است که از نظر بالینی قابل اعتماد نیست.
با این حال، باور عمومی مبنی بر اینکه “کروم برای بدن انسان ضروری است” در این دوره شکل گرفت و به تدریج وارد توصیههای رسمی تغذیهای شد. این تداوم بیشتر به دلیل ادعاهای مکرر و فقدان دادههای جدید بود تا وجود شواهد علمی واقعی.
چرا کروم هنوز در فهرست مواد مغذی ضروری باقی مانده است؟
سوال منطقی این است که اگر کروم هیچ نقش حیاتی شناختهشدهای ندارد، چرا هنوز هم برای مصرف روزانه توصیه میشود؟ پاسخ در تصمیمات آژانسهای تغذیه در اوایل قرن بیست و یکم نهفته است. در سال ۲۰۰۱، هیئتی از مؤسسه ملی پزشکی به نام هیئت ریزمغذیها برای بررسی دادههای موجود در مورد ویتامینها و مواد معدنی و تعیین میزان مصرف توصیهشده در رژیم غذایی تشکیل شد.
در این گزارش، اگرچه اعضای هیئت اذعان کردند که هیچ مدرک مستقیمی برای تأثیر کروم بر سلامت انسان وجود ندارد، اما در نهایت رقمی را برای میزان مصرف «کافی» تعیین کردند: حدود ۳۰ میکروگرم در روز برای بزرگسالان. جالب اینجاست که این مقدار از مطالعات فیزیولوژیکی به دست نیامده، بلکه از تقریبی از میانگین مصرف کروم در رژیم غذایی آمریکاییها به دست آمده است. در واقع، مقدار واقعی کروم جذب شده از غذا در مقایسه با مقدار آزاد شده از ظروف استیل ضد زنگ و تجهیزات فرآوری مواد غذایی بسیار کم است.
به عبارت دیگر، توصیه برای مصرف روزانه کروم بر اساس دادههای آماری بود، نه شواهد علمی. در حالی که مقامات بهداشتی این رقم را به عنوان یک اقدام احتیاطی حفظ کردند، خودشان تأکید کردند که هیچ مدرکی مبنی بر نیاز بیولوژیکی به کروم وجود ندارد.