نقدهای نه چندان مثبت
ترون از زمان اکران فیلم اصلی در سال ۱۹۸۲، مخاطبان خاص خود را داشته است. مشکل این است که دیزنی این مجموعه را با فواصل زمانی طولانی منتشر کرده است، به طوری که هرگز نتوانسته است یک پایگاه هواداری وفادار ایجاد کند یا نسلهای جدید را جذب کند. با این اوصاف، آرس مجبور بود تا حد زیادی روی پای خود بایستد و برای پر کردن صندلیها به تبلیغات دهان به دهان مثبت متکی بود. اما این اتفاق نیفتاد.
در حال حاضر، آرس امتیاز متوسط ۵۲٪ را در راتن تومیتوز دارد. امتیاز مخاطبان بهتر است (۸۶٪)، اما این برای متقاعد کردن بینندگان معمولی برای تماشای فیلم کافی نیست. امتیاز B+ سینمااسکور معادل مدرن «صبر کنید تا نسخه دیجیتال منتشر شود» است. باید دلیل خوبی وجود داشته باشد که مردم از خانههای خود بیرون بیایند و بلیط سینما بخرند. این فیلم نتوانست کسی را تحت تأثیر قرار دهد. اگر واقعاً درخشان بود، تبلیغات دهان به دهان احتمالاً مفید بود، اما هیچ هیجان واقعی برای فیلم وجود ندارد.
دیزنی اکنون در آستانهی یک شکست بزرگ است، شکستی که شاید تنها با «سفید برفی» (بودجهی ۲۵۰ میلیون دلاری / فروش جهانی ۲۰۵ میلیون دلاری) قابل مقایسه باشد. در حال حاضر، هیچ دلیل خوبی وجود ندارد که باور کنیم «آرس» در هفتههای آینده رشدی خواهد داشت؛ در بهترین حالت، احتمالاً در محدودهی ۲۰۰ میلیون دلار قرار خواهد گرفت.
ظاهر خوب، قلبهای خالی
تصاویر خیرهکننده میتوانند انگیزهی قدرتمندی برای برخی فیلمها، مانند «F1» یا «ماموریت: غیرممکن – فالاوت» باشند، اما برای اینکه فیلمی فراتر از آخر هفتهی افتتاحیهاش موفق شود، باید چیزی بیش از سبک ارائه دهد. تریلرها و تبلیغات دیزنی برای «ترون: آرس» صرفاً بر سبک بصری فیلم متمرکز بودند و محتوا را نادیده میگرفتند؛ اما سبک تا حدی جواب میدهد. بله، چیزی که جذاب به نظر میرسید به مخاطبان فروخته شد، اما سوال اصلی این بود که «چه چیز دیگری برای ارائه دارد؟» و به این سوال به خوبی پاسخ داده نشد.
در حالی که جف بریجز در نقش فلین محبوب از قسمتهای قبلی بازمیگردد و حضور کوتاهی در فیلم دارد، برای اکثریت قریب به اتفاق بینندگان، حضور او تقریباً بیمعنی است. همچنین، موسیقی متن فیلم «آرس» توسط گروه محبوب «ناین اینچ نیلز» ساخته شده است که ایده هوشمندانهای بود و کمی هیجان ایجاد کرد. اما یک موسیقی متن خوب چیزی نیست که مردم را به طور معناداری از خانههایشان بیرون بکشد. ممکن است برای تعداد کمی مهم باشد، اما برای عموم مردم، هیچ قدرت برجستهای در بازاریابی «آرس» وجود نداشت که باعث شود فیلم مهم به نظر برسد.
گیشه بینالمللی به ترون: آرس کمکی نکرد
همانطور که در بالا ذکر شد، ترون: میراث (۲۰۱۱) در نهایت ۴۰۹ میلیون دلار فروش داشت. این به سختی یک موفقیت بزرگ است و به همین دلیل است که دیزنی عجلهای برای ساخت دنباله مستقیم آن نداشت، حتی اگر استودیو هنوز مشتاق بود ترون را به یک فرنچایز بزرگ تبدیل کند. نکته مهم این است که ۵۷٪ از درآمد آن فیلم – دقیقاً ۲۲۸ میلیون دلار – از خارج از کشور حاصل شد. وقتی صحبت از آرس میشود، تصویر کاملاً متفاوت است: ۵۵٪ از فروش فیلم از آمریکای شمالی بوده است. واقعیت تلخ این است که فیلمهای پرفروش هالیوود دیگر نمیتوانند برای نجات خود به مخاطبان بینالمللی تکیه کنند.
به دنبال همهگیری کووید-۱۹، اکثر فیلمهای بزرگ در گیشه بینالمللی عملکرد خوبی ندارند. به همین دلیل است که فیلمهای ابرقهرمانی محبوب اخیراً در گیشه با مشکل مواجه شدهاند. از جنگ بین روسیه و اوکراین گرفته تا کشورهایی که به طور فزایندهای از تولیدات داخلی خود حمایت میکنند، فیلمهای پرفروش هالیوودی مانند «آرس» از سال ۲۰۲۰ شاهد کاهش بازده گیشه خارج از کشور خود بودهاند. چین، به ویژه، عامل اصلی است. این کشور در کنار ایالات متحده، یکی از بزرگترین بازارهای فیلم جهان است و این به معنای پول زیادی برای هالیوود بود. با این حال، در سالهای اخیر مشخص شده است که هالیوود دیگر نمیتواند روی چین حساب کند. این کشور فیلمهای آمریکایی کمتری منتشر میکند و در عوض به تولیدات محلی، مانند انیمیشن «نینجا ۲» که اخیراً از مرز ۲ میلیارد دلار عبور کرده است (پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۵ تاکنون)، متکی است. شاید اگر «آرس» در چین اکران میشد، فروش متفاوتی داشت، اما میدانیم که این اتفاق نخواهد افتاد.
کمبود ستارههای بزرگ
این روزها، ستارههای سینمایی زیادی نیستند که مردم را هیجانزده کنند و فقط به خاطر بازی در یک فیلم به سینماها هجوم بیاورند. تام کروز یکی از آنهاست. دواین جانسون یکی از آنها بود، اما شکست «خرابکاران» ثابت کرد که او دیگر طرفداران سابق را ندارد. البته واقعیت این است که دیگر هیچ ستارهای نمیتواند به تنهایی یک فیلم را به موفقیت برساند، اما میتواند کمک کند. این یکی از مشکلات اساسی «ترون: آرس» است؛ ممکن است چند بازیگر خوب داشته باشد، اما ستارهای ندارد که توجهها را به خود جلب کند.
اگرچه در این فیلم بازیگران مطرحی مانند گرتا لی (نامزد اسکار برای «آخرین جانها»)، گیلیان اندرسون («پروندههای ایکس»)، ایوان پیترز («داستان ترسناک آمریکایی»)، جودی ترنر-اسمیت («خون واقعی»)، کامرون موناهن («بیشرم») و جف بریجز (برنده اسکار برای «قلب دیوانه») ایفای نقش میکنند، اما تمرکز اصلی تبلیغات و البته شخصیت اصلی فیلم، جرد لتو است، بازیگری که انگار دچار طلسم شده و فیلمهایش در سالهای اخیر همگی شکست خوردهاند.