اخیراً، انتشارات نیلوفر کتاب «شهر و دیوارهای عجایب» اثر هاروکی موراکامی با ترجمه مهدی غبرایی را منتشر کرده است. «شهر و دیوارهای عجایب» رمانی فلسفی و سورئال در ژانر رئالیسم جادویی است که جوهره سبک منحصر به فرد موراکامی را در خود جای داده است. داستان حول محور یک راوی بینام میچرخد که در سن ۱۷ سالگی عاشق دختری میشود و دختر برای او از شهری رویایی محصور در دیوارهای بلند میگوید که خود واقعیاش در آن زندگی میکند. راوی به آن شهر میرود و به عنوان «خواننده رویا» در کتابخانه مشغول به کار میشود و سعی میکند با خواندن رویاهای قدیمی ذخیره شده در جمجمههای اسبهای تکشاخ، معنای زندگی و حقیقت آن را پیدا کند.
به بهانه انتشار ترجمه فارسی این اثر، گفتگویی با مهدی غبرایی، مترجم آن، داشتیم که در زیر میتوانید بخوانید:
لطفاً در مورد انتخاب معادل «شهر و دیوارهای نامطمئن آن» برای ترجمه عنوان این اثر توضیح دهید.
عنوان انگلیسی رمان «شهر و دیوارهای نامطمئنش» است؛ زیرا طبق توصیف نویسنده، دیوار بلند، سخت و محکم است و حتی با چاقو هم نمیتوان آن را خراش داد. از سوی دیگر، وقتی شخصیت اصلی فرار میکند، سایه حرکت میکند، او را متوقف میکند و حتی او را تهدید میکند. شخصیت، با هدایت سایه، به قلب خود تکیه میکند و ترس را کنار میگذارد تا حریف او شود. در واقع، در عین قوی بودن، هر لحظه رنگ عوض میکند. من صفت «نامطمئن» را برای او انتخاب کردم تا هم نقض عادت مورد نظر نویسنده را در عنوان منعکس کند و هم همزمان، از دیوار و عدم قطعیت، لحنی آهنگین ایجاد کند و ویژگیهای انسانی را به دیوار نسبت دهد. لطفاً توجه داشته باشید که نویسنده تأکید دارد که شهر و دیوار مصنوعی و ساختگی هستند.
چرا موراکامی شهر درون دیوار را تا این حد مبهم توصیف میکند؟ آیا منظور او نمادین کردن این شهر است تا هر کسی بتواند هر تصوری که میخواهد از آن داشته باشد؟
پاسخ به این سوال مثبت است؛ قطعاً همینطور است و در مقدمهای که ترجمه کردم به آن اشاره شده است؛ نویسنده نیز سابقه طولانی با این ایده دارد و در یک داستان کوتاه و یک رمان مفصل که سالها پیش منتشر کرده است، به نام «سرزمین عجایب بیرحم و ته دنیا»، به این شهر اشاره کرده است. این رمان نیز با ترجمه من چندین بار تجدید چاپ شده است و در آن دو خط روایی وجود دارد که در نهایت استادانه به هم میرسند. یکی از این دو خط روایی، همان پایان دنیاست، با ویژگیهایی شبیه به رمان «شهر و دیوارهای عجیب» و البته تفاوتهایی با آن. هدف آن رمان، انتقاد از ایده ناکجاآباد یا آرمانشهر است و در اینجا او به آن معنای متفاوتی میدهد.